دشمن موارد بیاهمیت، ساختگی، جعلی، تقلیدی و فریب دهنده و به اصطلاح امروزیها «فیک» را برای ما مسئله میکند و ما در زمین دشمن، بازی میکنیم. او ما را به مسائل فیک مشغول میکند و به همان دلایل واهی یکدیگر را کافر و نامسلمان میشماریم. دشمن با سیاست و زرنگی، تلاش میکند از هدف و مسئله اصلی دین و دنیای خود فاصله گرفته و به مسائل جزئی سرگرم شویم.
دهمین امام شیعیان، امام هادی(ع) به این نکته توجه بسیار زیادی داشت. به طور نمونه مسئله خلق قرآن، جنجال و کشمکش شدید بر سر مخلوق بودن یا مخلوق نبودن قرآن، جریانی فیک و ساختگی بود که در آن زمان مسئله شده بود و به همین بهانه حتی مسلمانان همدیگر را از بین برده و میکشتند.
گروه «معتزله» که عقلگرای مفرط بودند و در مسائل عقیدتی کند و کار عقلی بیش از حدی میکردند، مسئله «مخلوق» و «حادث» بودن قرآن را در ارتباط با صفات خدا مطرح کردند و با «قدیم» بودن قرآن که گروه «اشاعره» و اهل حدیث از آن جانبداری میکردند، به مخالفت برخاستند و درگیری بین طرفداران این دو بینش اعتقادی رخ داد.
هر جریانی که به قدرت میرسید، طرفدار تئوریای خاص بود و طرفداران تئوری رقیب را از بین میبرد. اما امام هادی(ع) در نامهای و در پاسخ به یکی از شیعیان بغداد از او خواست تا در مسئله خلق قرآن اظهارنظر نکرده و جانب هیچ یک از نظریه حدوث و قدم قرآن را نگیرد. او در این نامه مسئله خلق قرآن را فتنه خوانده و ورود به این بحث را هلاکت ذکر کرد.
همچنین بر کلام خدا بودن قرآن تأکید کرده و گفتوگو درباره آن را بدعتی دانست که هم سؤالکننده و هم پاسخدهنده در گناه آن شریکند.
امام هادی(ع) در برابر این فتنه موضع تندی انتخاب کرد و ضمن شکستن سکوت در برابر این فتنه خط بطلان بر افکار آنها کشید و شیعیان را از ورود به این مناظرات و بحثهای فیک و ساختگی بهشدت منع میکرد.
نظر شما